جامعه ‮مقدمه‬

مقدمه
کتاب جامعه را می‌توان یک کتاب فلسفی قلمداد کرد. نویسندهٔ آن، که به احتمال زیاد سلیمان است، حکیم و فیلسوفی است که بین ایمان و شک، امید و یأس، لذت و رنج، مفهوم زندگی و پوچی، در نوسان است. او می‌داند که انسان خاکی مجبور است زمان حال را پشت سر گذاشته، به سوی آینده در حرکت باشد (۳‏:۱۱). انسان تشنهٔ امید است ولی از آینده اطلاعی ندارد، پس بهتر این است که از زمان حاضر لذت ببرد.
نویسنده کتاب، به دنبال مفهوم زندگی رفته و کوشیده آن را در لذت‌جویی، حکمت و ثروت بیابد (۲‏:۱‏-۱۳‏، ۵‏:۱۰، ۸‏:۱۶) ولی نتیجه‌ای عایدش نشده. او همهٔ اینها را تجربه کرده و آنها را پوچ و بی‌ارزش می‌داند زیرا شر و بدی، سایهٔ شوم خود را بر هر تکاپویی جهت کشف معنی زندگی افکنده است (۴‏:۱، ۷‏:۲۰، ۹‏:۳‏و۱۱). ولی از همه بدتر مرگ است که مانند موج دریا به ساحل زندگی اصابت می‌کند و کاخ شنی آن را محو و نابود می‌سازد. انسان مانند حیوان، و حکیم مانند احمق، و عادل مانند شرور می‌میرند (۲‏:۱۴‏-۱۶، ۳‏:۱۹، ۹‏:۲). در این دنیا عدالت همیشه پیروز نیست (۸‏:۹‏-۱۴). امید به عدالت در دنیای دیگر نیز کار بیهوده‌ای است (۹‏:۱‏-۱۰). لذا زندگی پس از مرگ نیز او را امیدوار نمی‌سازد (۳‏:۲۱).
این فیلسوف به قومی تعلق دارد که حتی در زمانهایی که خدا در نهان بوده است هنوز امیدی به عملکرد و مکاشفه و نجات او داشته‌اند. آخرین نصیحت او این است: «انسان باید از خداوند بترسد و احکام او را نگاه دارد، زیرا تمام وظیفهٔ او همین است» (۱۲‏:۱۳).

ទើបបានជ្រើសរើសហើយ៖

جامعه ‮مقدمه‬: PCB

គំនូស​ចំណាំ

ចែក​រំលែក

ចម្លង

None

ចង់ឱ្យគំនូសពណ៌ដែលបានរក្សាទុករបស់អ្នក មាននៅលើគ្រប់ឧបករណ៍ទាំងអស់មែនទេ? ចុះឈ្មោះប្រើ ឬចុះឈ្មោះចូល