بگذارید سرود عاشقانۀ خویش را برای محبوبم بسرایم، سرودی در وصف تاکستانش: محبوب مرا تاکستانی بود بر دامن تپهای حاصلخیز. او زمینِ آن را کند و آن را از سنگها زُدود، و بهترین موها را در آن غرس کرد. برجی نیز در میانش ساخت، و چَرخُشتی در آن کَند؛ آنگاه به انتظار نشست تا انگور بیاورد، اما انگورِ تلخ آورد. حال ای ساکنان اورشلیم و مردمان یهودا، میان من و تاکستانم حکم کنید. برای تاکستان من دیگر چه میشد کرد، که در آن نکردم؟ پس چرا چون منتظر انگور بودم، انگور تلخ آورد؟ حال به شما میگویم با تاکستان خود چه خواهم کرد: پرچینِ آن را بر خواهم داشت تا خورده شود، و دیوارش را فرو خواهم ریخت تا پایمال گردد. آن را ویرانهای خواهم ساخت که نه هَرَس خواهد شد و نه علفهای هرز آن کنده خواهد گشت؛ و خار و خس در آن خواهد رویید. ابرها را نیز حکم خواهم کرد که دیگر بر آن باران نبارانند. آری، تاکستانِ خداوندِ لشکرها خاندان اسرائیل است، و مردمان یهودا نهال دلپذیر اویند. او برای انصاف انتظار کشید، و اینک خونریزی بود؛ و برای عدالت، و اینک ناله و فریاد بود!
Read اِشعیا 5
به اشتراک گذاشتن
مقایسهٔ همهٔ ترجمهها: اِشعیا 1:5-7
آیات را ذخیره کنید، آفلاین بخوانید، کلیپ های آموزشی را تماشا کنید و موارد دیگر!
YouVersion از کوکی ها برای شخصی سازی تجربه شما استفاده می کند. با استفاده از وب سایت ما، استفاده ما از کوکی ها را همانطور که در خط مشی رازداریتوضیح داده شده است، می پذیرید
خانه
كتابمقدس
برنامههای مطالعه
ویدیوها