Isaiah 43:1-21

اما اکنون خداوند، آفرینندۀ تو ای یعقوب، و صانع تو ای اسرائیل، چنین میفرماید: «مترس، زیرا من تو را فدیه دادهام، و تو را به نام خواندهام، پس از آنِ من هستی. چون از آبها بگذری، با تو خواهم بود، و چون از نهرها عبور کنی، تو را فرو نخواهند گرفت. چون از میان آتش روی، نخواهی سوخت، و شعلهاش تو را نخواهد سوزانید. زیرا من یهوه خدای تو هستم، قدوس اسرائیل، نجاتدهندۀ تو. مصر را فدیۀ تو میسازم، و کوش و سِبا را به جای تو میدهم. از آنجا که در نظرم گرانبها و محترمی، و چون تو را دوست میدارم، آدمیان را به عوض تو خواهم داد، و قومها را به عوض جان تو تسلیم خواهم کرد. مترس، زیرا من با تو هستم؛ فرزندانت را از مشرق خواهم آورد، و تو را از مغرب جمع خواهم کرد. به شمال خواهم گفت: ”رهایشان کن“، و به جنوب که: ”نگاهشان مدار“. پسرانم را از دوردستها بیاورید، و دخترانم را از چهار گوشۀ زمین؛ یعنی هر که را که به نام من خوانده میشود و او را برای جلال خویش آفریده، و سرشته و ساختهام.» قومی را که چشم دارند اما نمیبینند، و گوش دارند اما نمیشنوند، بیرون آور! تمامی قومها گرد هم آیند، و ملتها جمع شوند. کیست در میان آنها که این را بیان کند، و امور نخستین را بر ما اعلام دارد؟ شاهدان خود را بیاورند تا ثابت کنند که ایشان راست میگویند؛ تا دیگران بشنوند و بگویند: «آری، درست است.» خداوند میفرماید: «شما شاهدان من هستید، و خادم من که شما را برگزیدهام، تا مرا بشناسید و به من ایمان آورید، و دریابید که من او هستم. پیش از من خدایی مصوّر نشده، و پس از من نیز نخواهد بود. من، آری من، یهوه هستم، و جز من نجاتدهندهای نیست. من بیان داشته و نجات داده و اعلام کردهام، و خدایی بیگانه در میان شما نبوده است. خداوند میفرماید: «شما شاهدان من هستید، و من خدا هستم. آری از ایام قدیم من اویم؛ کسی از دست من رهایی نتواند داد؛ چون من عمل کنم، کیست که آن را برگرداند؟» خداوند که ولیّ شما و قدوس اسرائیل است چنین میفرماید: «من بهخاطر شما به بابِل خواهم فرستاد و همۀ ایشان یعنی کَلدانیان را در همان کشتیهایی که بدان فخر میکنند، وادار به فرار خواهم کرد. «من یهوه هستم، قدوسِ شما، آفرینندۀ اسرائیل، پادشاه شما.» خداوند چنین میفرماید - همان که راهی در دریا ساخت، و طریقی در میان آبهای عظیم پدید آورد؛ همان که ارابهها و اسبان را بیرون آورد، و سپاهیان و جنگاوران را، و آنان در آنجا افتادند و دیگر برنخاستند و از بین رفته، چون فتیله خاموش شدند: «چیزهای پیشین را دیگر به یاد میاورید، و به امور قدیم میندیشید. هان، اکنون من کاری تازه میکنم: هماکنون در حال پدید آمدن است؛ آیا آن را تشخیص نمیدهید؟ من در بیابان راهی پدید میآورم، و در بَرَهوتْ نهرها جاری میسازم. وحوش صحرا مرا حرمت خواهند داشت، حتی شغالان و شترمرغان، زیرا که در بیابان آب جاری میکنم و در بَرَهوتْ نهرها روان میسازم، تا قوم برگزیدۀ خویش را سیراب کنم، قومی را که برای خود سرشتم تا ستایش مرا بیان دارند.
اِشعیا 43:1-21