YouVersion Logo
Search Icon

غزلِ غزلها 1

1
فصل اول
1غزلهای زیبای سلیمان.
معشوقه
2مرا با لبانت ببوس، زیرا محبت تو گواراتر از شراب است. 3عطر بدن تو خوشبو است. نام تو رایحۀ مطبوعی را به مشام می رساند و دوشیزگان مفتون تو می شوند. 4بیا با هم از اینجا برویم. تو سلطان قلمرو دلم باش و مرا به عجله ببر تا با هم خوش باشیم، زیرا محبت تو خوشتر از شراب است و همگی از دل و جان شیفته و شیدای تو هستند.
5ای دختران اورشلیم، من سیاه و مانند خیمه های قیدار و همچون پرده های زرین سلیمان زیبا و قشنگ هستم. 6بخاطری که سیاه هستم این چنین به من نگاه نکنید، زیرا آفتاب مرا سوختانده است. برادرانم بر من خشمگین بودند و مرا به نگهبانی تاکستانها گماشته اند. ولی من وقت نداشتم که از تاکستان خود مراقبت کنم.
7ای آنکه روح و روان من مفتون تو است، به من بگو که رمه ات را کجا می چرانی؟ هنگام ظهر گوسفندانت را کجا می خوابانی؟ چرا به جستجوی تو در بین گله های دوستانت بروم؟
معشوق
8ای سرخیل خوبان جهان، اگر نمی دانی، رد گله را تعقیب کن و بزغاله هایت را در کنار خیمه های چوپانها بچران. 9محبوب من، تو همچون مادیانهای عرادۀ فرعون زیبا و دل آرا هستی. 10گیسوان تو رخساره هایت را می آرایند و مانند جواهر زینت گردنت هستند. 11ما برایت زنجیرهای طلا با دکمه های نقره می سازیم.
معشوقه
12پادشاه من بر بستر خود آرمیده و از بوی عطر دلپذیر من سرمست شده است. 13محبوب من در آغوشم بسان مُر، عطر خوشبو دارد. 14معشوق من مانند گلهای وحشی است که در تاکستان عین جدی می شگفند.
معشوق
15ای محبوب من چقدر قشنگ هستی. تو بسان کبوتران زیبا و خوشنما هستی.
معشوقه
16ای دلربای من، تو واقعاً شیرین و مقبول هستی. چمن سبز بستر ما است 17و درختان سرو و صنوبر سایبان ما اند.

Currently Selected:

غزلِ غزلها 1: TDV08

Highlight

Share

Copy

None

Want to have your highlights saved across all your devices? Sign up or sign in

YouVersion uses cookies to personalize your experience. By using our website, you accept our use of cookies as described in our Privacy Policy