میلّتِن آسرَنگَه بینَه،
ولی اِشتِه غَضَّب آرَستَه،
مردَ اون دیوون کردِ روج آرسته یه،
واَ وقت آرسته یه کن اِشتِه پاسَرییِن، پَیغَمبَرِن،
و موقدَسه آدَمِن و گردِ اَیِنی کن اِشتِه نومی حورمتی غَم هردَشونه،
گِچ تا یال، پاداش آشَدا،
و اَیِنی کن زَمینِشون نیفیت آکَردَ، نیفلَه آشکرد.»