Известные библейские стихи из خروج 10

Поделиться

خداوند به موسی گفت: «نزد فرعون برو؛ من دل فرعون و درباریانش را سخت نموده‌ام تا این نشانه‌ها را در میان ایشان انجام دهم و شما برای فرزندان و نوادگانتان تعریف کنید که چه نشانه‌هایی در مصر انجام دادم و چگونه حماقتِ مصریان را آشکار کردم. همۀ شما خواهید دانست که من، خداوند هستم.»

خداوند به موسی گفت: «دست خود را به‌طرف آسمان بلند کن و تاریکی غلیظی که بتوان آن‌ را احساس کرد، سرزمین مصر را فرا خواهد گرفت.» موسی دست خود را به‌سوی آسمان بلند کرد و تاریکی غلیظی به مدّت سه روز تمام سرزمین مصر را فراگرفت. مصریان نمی‌توانستند یکدیگر را ببینند و در آن سه روز هیچ‌کس از خانه‌اش بیرون نیامد، ولی جایی که بنی‌اسرائیل زندگی می‌کردند روشن بود.

موسی عصای خود را بر سرزمین مصر بلند کرد و به دستور خدا باد شدیدی به مدّت یک شبانه‌روز از مشرق به‌طرف مصر وزید و هنگام صبح باد شرقی ملخ‌ها را با خود آورد. ملخ‌ها تمام سرزمین مصر را پوشاندند و همه‌جا را پُر کردند و آن‌قدر زیاد بودند که کسی تا آن‌وقت مانند آن‌ را ندیده بود و بعد از آن هم نخواهد دید.